اخلاق اسلامی در قرآن
كتاب «مبانی و مفاهیم اخلاق اسلامی در قرآن» نوشته محمدحسین فهیمنیا از سوی موسسه بوستان كتاب تجدید چاپ شد.
به گزارش ایبنا، این اثر با رویكردی قرآنی از برخی مفاهیم اخلاقی بحث و مبانی عقلی و قرآنی، آنها را بیان كرده و با قلمی استوار، زیبا و متین آن را به سامان رسانده است.
اخلاق واژهای عربی و جمع «خلق» است و خلق به معنای روش، طبع و سجیه میباشد. یحییبن عدی در تعریف اخلاق میگوید: «همانا خلق، حالتی نفسانی است كه انسان به سبب آن، كارهایش را بدون فكر كردن و بدون اختیار انجام میدهد.»
مقصود از كلمه «بلااختیار» بدون فكر و بدون نیاز به تامل است. «ابناثیر» اخلاق را تصویر باطن انسان و اوصاف حسن یا قبیح آن میداند.
آتكینسون(نویسنده انگلیسی) در تعریف اخلاق مینویسد: «اخلاق دستگاهی از عقاید جاری در جامعه درباره منش و رفتار آن است، درباره این كه افراد جامعه چه رفتار و منشی باید داشته باشند.»
فقه و به خصوص مستحبات آن، سیاست، آداب و رسوم اجتماعی، سیر و سلوك، عرفان عملی، پند و موعظه و... گرچه به اخلاق نزدیكند، هیچكدام از آنها اخلاق نیستند
با وجود تشتت آرا در تعریف اخلاق، لازم است اخلاق را طوری تعریف كنیم كه از سایر علوم متمایز شود. قانون (حقوق)، فقه و به خصوص مستحبات آن، سیاست، آداب و رسوم اجتماعی، سیر و سلوك، عرفان عملی، پند و موعظه و... گرچه به اخلاق نزدیكند، هیچكدام از آنها اخلاق نیستند.
برای مثال هیچگاه قانون مجلس یا كتابهای حقوقی، اخلاق به شمار نمیروند؛ هرچند مجلس شورا میتواند یك مساله اخلاقی را به عنوان قانون مطرح كرده به آن جنبه قانونی بدهد. در عین حال میتوان معلمان اخلاق را به نوعی از جمله قانونگذاران مردم به شمار آورد.
انسان میتواند ملكات و صفات خود را بسازد و بر اساس آن رفتارهایش را به ظهور برساند. علامه فیض كاشانی در معنای اخلاق مینویسد: «خلق كه از آن در زبان پارسی "خوی" تعبیر میكنند، عبارت از هیئت خاصی است كه در ما ظهور و رسوخ مینماید و به كمك آن، افعال را به آسانی انجام میدهیم و نیازمند اندیشه و فكر نمیشویم و هرگاه هیئت مزبور به طوری ظهور پیدا كند كه افعال پسندیده از آن ناشی شود ـچنانكه مورد رضایت عقل و شرع باشد ـ آن را "خوی نیك" نامند و اگر برخلاف انتظار از آن كارهای نكوهیده سر بزند آن را "خوی زشت" میگویند.»
بر اساس مطالب كتاب، با یك مرتبه بخشش، خوی و ملكه سخاوت ایجاد نمیشود، بلكه باید به صورت یك ملكه درآید كه از عادت بالاتر است، تا خُلق بر آن صدق كند
بر اساس مطالب كتاب، با یك مرتبه بخشش، خوی و ملكه سخاوت ایجاد نمیشود، بلكه باید به صورت یك ملكه درآید كه از عادت بالاتر است، تا «خلق» بر آن صدق كند. به عبارت دیگر، باید بر اساس آن صفت یا اوصاف صورت باطنی انسان شكل بگیرد و مردم در دستیابی به این توفیق متفاوتند؛ همانطور كه ظاهر انسانها از نظر زشتی و زیبایی متفاوت هستند باطن آنان نیز از نظر زیبایی و زشتی فرق میكند و خود میتواند در آن دخالت داشته باشند.
رسول خدا(ص) فرمود: «همانا تو شخصی هستی كه خداوند خلقت ظاهریات را نیكو گردانیده است، پس نیكو گردان اوصاف و صورت درونیات را». بنابراین، دو فرق اساسی بین صورت ظاهر و باطن است: اول این كه صورت ظاهر را با چشم سر میتوان دید، بر خلاف صورت باطن كه با چشم بصیرت شناخته میشود. دوم این كه در صورت ظاهر و بیرون تغییر چندانی نمیتوان داد؛ ولی صورت باطن كه همانا صفات نفسانی است، میتواند تحت تاثیر معرفت و عمل فرد قرار گیرد.
مطالعه ی بیشتر در ادامه ی مطلب :
منبع : تبیان
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0